در یک تحقیق جدید؛ پژوهشگران دانشگاه لیورپول با بررسی چگونگی هدفگذای افرادافسرده و افراد غیرافسرده، دریافته اند که اهداف افراد افسرده به صورت عام و انتزاعی است در صورتی که اهداف افرادی که افسرده نیستند به صورت عینی و خاص است. به عنوان مثال، “شاد بودن” یک هدف عام و انتزاعی است ، اما مثلاً “بهبود رکورد زمان دویدن در ماراتون 5 مایلی در این تابستان” یک هدف عینی و خاص است. همچنین پژوهشگران دریافته اند که افراد افسرده مایل نیستند که برای انجام یا عدم انجام اهداف خود، دلایلی را ارائه دهند. داشتند اهداف عام و انتزاعی منجر به بقا و یا بدتر شدن افسردگی می شود. اهدافی که خاص نیستند دارای ابهام بیشتر بوده و قابلیت تجسم یافتن را ندارند. انتظار تحقق یافتن برای اهدافی که تجسم پذیر نیستند، کاهش می یابد و در نتیجه انگیزه کمتری برای انجام آن وجود خواهد داشت.
بنابر پژوهش های گذشته، افسردگی باعث عدم تمرکز و بوجود آمدن چرخه ای از افکار منفی در مورد خود و خاطرات گذشته می شود. پژوهش اخیر بیان می دارد که یکی از راه های موثر برای جلوگیری از توسعه افسردگی و شکستن چرخه افکار منفی، تشویق افراد افسرده به انتخاب اهداف خاص و ارائه دلایل خاص در مورد انجام یا عدم انجام آن اهداف است!
برداشت از سایت : www.thinkingacademy.org
منبع: ساینس دیلی
پس رسما من افسرده ام 🙁