وقتی خاطراتمان را ورق می زنیم از کنار آن چه می یابیم؟ روزهایی که از دست رفته اند یا نغمه هایی که هنوز پس از سال ها زنده مانده اند؟!
خاطرات چه خوب و چه بد زمانی که از ذهن می گذرند، به سادگی از کنار آن نمی شود عبور کرد و حتی اگر هم شده، فرد برای لحظه ای به آن فکر خواهد کرد.
خاطرات حتی اگر سال ها از عمرشان گذشته باشد و تأثیری در زندگی امروز و تجربیات حال افراد نداشته باشند، باز هم مرورشدنی هستند.
شناخت هویت فردی
جامعه شناسان، روانشناسان و فیلسوفان انسان بدون خاطره را موجود زنده و صاحب تعقل و تفکر نمی دانند. آنها معتقدند انسان با گنجینه خاطراتش زنده است و می تواند یاد بگیرد آیندهخود را بسازد.
دکتر نرگس خداپناهی، روانشناس خاطرات آدمی را مجموعه ای از یادها و تجربیات ناب زندگی هر فرد می داند و معتقد است: «این خاطرات آدمی است که اساس شخصیت او را تشکیل می دهد.
انسان دائماً با رجوع به گذشته از میان تجارب پیشین و خاطرات قدیمی اش صندوقچه ای را بیرون کشیده و از آن و درس های آن استفاده می کند و همین مسئله باعث می شود به وسیله خاطرات گذشته اش هویت امروزی خود را ارزیابی کند.»
بطور کلی روانشناسان معتقدند یک فرد هنگامی دارای هویت و شخصیت به معنای روانشناختی آن است که ریشه ای در گذشته او داشته باشد و بتواند به آن رجوع کند. حال اگر انسانی نتواند گذشته های خود را مرور کند و یا گذشته های تلخی را که تجربه کرده تداعی کند و یا تمایلی برای به یاد آوردن آن نداشته باشد در بزرگسالی هویتی شکل نایافته و پریشان خواهد داشت.
علی ممانی، روانشناس نیز در این رابطه می گوید: «هر فردی اگر هویت خود را خوب پیدا نکند و آن را نشناسد، مانند موجودی است که خود را گم کرده است، درست مثل درختی که ریشه ندارد، خشک و بی حاصل است. سلامت جسمی و روانی آدمی وقتی تأمین می شود که بتواند گذشته خود را بخوبی به یاد آورد.»
وی همچنین می گوید: «حوادثی که بر انسان گذشته است در او دو ضمیر «یاد» و «من» را ساخته که هر دو ارزشمند هستند. مرور و تداعی خاطرات موجود در ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه سلامت روانی و حتی سلامت جسمانی هر فرد را تأمین می کند.»
روان درمانی
پس خاطرات بخش جدایی ناپذیر از هویت و شخصیت ماست که هم می تواند نقش آرامش بخشی و درمانی داشته باشد و هم نقش عامل اضطراب زای زندگی را بازی کند.
دکتر خداپناهی با اشاره به عملکرد روان تحلیلگران در ارتباط با خاطرات آدمی می گوید: «در روان تحلیلگری که شاخه ای از علم روانشناسی است خاطرات سه دسته می شوند، دسته ای از آنها در ضمیر خودآگاه فرد وجود دارد و او هر زمان بخواهد از آنها استفاده می کند.
دسته ای دیگر از خاطرات در ضمیر نیمه آگاه فرد ذخیره شده اند، این دسته از خاطرات نیاز به ابزار یادآوری بیشتری دارند و فرد به آسانی این خاطرات را بازیابی نمی کند و دسته دیگر خاطراتی تلخ و ناگوار هستند که برای فرد استرس زا است و بدین خاطر فرد آن را سرکوب کرده و تمایل به بازیابی و تداعی شان ندارد. اینها خاطرات در ناخودآگاه پنهان هستند.
روان درمانگران غالباً از این سه دسته خاطرات برای حل مشکلات روانی افراد استفاده می کنند. روانکاوان به سراغ دسته سوم خاطرات یعنی خاطرات پنهان در ضمیر ناخودآگاه رفته و با گشایش مشکلات فرد در آن زمینه بسیاری از بیماری های روانی وی را حل می کنند.»
صندوقچه خاطرات در اتاق خانه
روزگاران قدیمی را به یاد می آورید که پدربزرگ و مادر بزرگ ها در خانه صندوقچه ای قدیمی داشتند و در آن تمامی آنچه از روزهای خاطره انگیزشان بجا می ماند را قرار می دادند.
این صندوقچه علاوه بر آنکه برای مادربزرگ ها بسیار باارزش بود برای دیگران نیز هیجان انگیز بود و حس کنجکاوی افراد خانواده را به سوی این صندوقچه می کشاند. مادربزرگ ها با دیدن اشیای قدیمی این صندوقچه گاه می خندیدند و گاه اشک در چشمانشان حلقه می بست.
روانشناسان معتقدند خاطره درمانی و مرور گذشته های پرخاطره حتی اگر اشک را در چشمان افراد جمع کند نقش مؤثر آرامش بخشی و کاهش استرس دارد.
علی ممانی با یک نگاه کلی به این ماجرا می گوید: «تمامی افراد جامعه دوست دارند که به گذشته خود برگشته و هر آنچه را از گذشته به یادگار مانده است به عنوان سند هویت ملی خود حفظ کرده و نسل های بعدی را با آن آشنا کنند.
از این رو همواره تاریخ برای کودکان مرور شده و به آنان آموزش داده می شود و ملت ها به فکر توسعه میراث فرهنگی، صنعت توریست و گردشگری بوده تا تمام جهانیان را با میراث گذشته خود آشنا کنند، بنابراین حفظ اسناد هویتی و مربوط به گذشتگان تنها به ملت ها و یک هویت جمعی خلاصه نمی شود و هر فردی تمایل به حفظ آثار گذشته در گنجینه یاد و خاطرات خود دارد. بعضی افراد در این زمینه ذوق و علاقه زیادی نشان داده و آن را به صورتی مدون درآورده و نگهداری می کنند.
دکتر خداپناهی می گوید: «در دنیای امروز ما شاید داشتن این صندوقچه ها چندان مرسوم نباشد چون عکس و فیلم جایگزین این قبیل خاطرات شده اند اما توصیه می شود افراد صندوقچه ای از خاطرات را برای خود فراهم کنند زیرا هر شی ء یا تصویری یک اثر روانشناختی بر آنها خواهد گذاشت.
خیلی اوقات بوی یک عطر یا یک گل یا دیدن یک شی ء فرد را برای لحظاتی به خاطرات خیلی دور برده و لمس دوباره خاطرات امید به زندگی و لذت بردن از زندگی را در او بالا می برد.»
دکتر نرگس خداپناهی به علاوه توصیه می کند این افراد بخشی از خاطرات خود را در این صندوقچه گذاشته و پس از سال ها دوباره به آن رجوع کرده و با ورق زدن خاطرات و دیدن اشیا دوباره خاطرات زنده شوند خصوصاً اگر این کار همراه با سایر اعضای خانواده صورت گیرد.
در این شرایط خانواده در حفظ و نگهداری این صندوقچه خود را مسئول دانسته و محتویات آن را خاطرات مشترک خود می دانند و این خود باعث می شود، فرد هویت خانوادگی اش را منسجم تر و ملموس تر پیدا کند.
به علاوه حفظ این قبیل خاطرات باعث می شود پس از سال ها افراد از نسل های قبلی خود، شیوه زندگی اجداد، باورها و اعتقادات آنها باخبر شده و اعتقادات و باورهای نیاکان خود را خیلی زود از یاد نبرند.
منبع: ناشناس
طبق معمول جالب بود..مرسی