بر چسب روانشناس که بخوره به پیشونیت ، مسئولیت سنگینی می افته رو شونه هات، روانشناس که باشی دیگه حق نداری ناراحت یا عصبانی باشی و همیشه باید خنده رو لبات باشه چو ن ” تو یه روانشناسی، تو دیگه چرا” روانشناس که باشی باید خیلی مراقب توصیه هایی که به دیگران می کنی باشی چون مردم به دلیل نقش تخصصی که در جامعه بر عهده داری رو حرفت یه حساب دیگه باز می کنند یعنی حتی شاید به خودشون زحمت فکر کردن راجع به درست یا غلط بودن حرفت رو هم به خودشون ندن، روانشناس که باشی ممکنه خیلی ها بخوان با گفتن چند تا “خانم یا آقای دکتر” تو رو در یک جنگ قدرت روانی بیندازن و تو هم برای اینکه عقده های روانی خود کم بینی و حقارتت اذیتت نکنه هر آن احتمال آن می ره که بیوفتی تو دامشون خیلی همت می خاد که از این کارزار جون سالم بدر ببری ، گاهی وقتا هم میخان مسئولیت تمام تصمیمات بزرگ زندگی شون رو بندازن گردنتون و اگر تو روحیه رابین هودیت رو درمون نکرده باشی ممکنه بخای بیوفتی تو این تله ، روانشناس که باشی دیگه ممکنه برای بعضی ها همه جای ایران باشه مرکز مشاوره ، دیگه مجلس عزا و عروسی و خیابون و خونه و مهمونی نداره همه جا از نظر اونا یک کلینیک روانشناسی و شما کشیک 24 ساعته که منتظرید درد ملت رو دوا کنید اونم با چند تا اجی مجی ( هیچ وقت خاطره ای رو که استاد بزرگوارم جناب آقای دکتر عشایری تو کلاس برامون تعریف کردند رو یادم نمیره ایشون می فرمان که روزی در خیابان آشنایی از من خواست برای درد پروستاتش که به تازگی دچارش شده است ویزیتی بنویسند استاد محترممان که از روحیه مزاح بالایی برخوردارند فرمودند خب آقاجان لطفن شلوارتان رو بکشید پایین ، آن آشنای محترم گفتن ای وا دکتر اینجا وسط خیابون دکتر می فرمان که مرد حسابی وقتی تو توی خیابون میخای برات نسخه کنم خوب منم تو خیابون باید معاینه ات کنم دیگه ) تازه اینا مشکلاتی هست که خارج از اتاق مشاوره درگیرش هستی چه توقعات نا بجایی که مراجعین محترم ، هنگام مشاوره حضوری در کلینیک از یه روانشناس دارند و تازه چقدر باید روی عقده روانی خودت کار کنی که گیر انتقال متقابل با بعضی از مراجعین نیوفتی .
روانشناس که باشی…
17 دوست داشتم
موافقم..وانشناس بودن شیرین و در عین حال مسئولیت خیلی سخختیه چه اخلاقی چه هر بعد دیگه