از عید بدم میاد

از عید بدم میاد
این جمله ایه که شاید از زبان بسیاری شنیده باشیم، هر کی هم دلیلی داره، یکی از بالا رفتن سن نگرانه ،یکی از مهمانی رفتن و اومدن و پذیرایی کردن ،یکی از طولانی بودن تعطیلات و ….
پشت این احساس ، افکاری از جنس گذشته و خاطرات دردناک نشسته یا پیشگویی های ترسناک و نگران کننده در آینده خونه کرده!
هر دو اینا فقط و فقط لذت بردن از لحظه لحظه مون را از ما میگیره .
ما یک ذهن ورراجی داریم که عادت داره هر واقعه ای که میبینه یک فیلم وحشتناک از وقایع آینده و یا سناریویی تلخ از گذشته را با آب و لعاب و تناژ رنگی بالا و ولوم صوتی واضح میزاره جلومون و دعوتمون میکنه به تماشای اون فیلم،ما هم نامردی نمیکنیم و لنگ ها مونو میزاریم رو هم و لم میدیم به مبل و غرق تماشای سناریوی اغراق شده به کارگردانی ذهن میشیم و غافل میشیم از اینکه زندگی و اکنون جاریه و جریان داره و فقط داره از دستمون میره و هر چه بیشتر تماشا میکنیم این شاهکار ذهن رو بیشتر حالمون بد میشه و کمتر کیف میکنیم و لذت میبریم از لحظه لحظه زندگیمون،
لحظه تمیز کردن هر بخش از خونه و استشمام بوی تمیزی ،
لحظه خرید های کوچولوی سفره هفت سین،
لحظه انتخاب ماهی قرمز کوچولو،
دم تکون دادن ماهی کوچولو تو تنگ آب ،
تماشای رشد سبزه ها ،بوی سمنو،
وااای دیدن جنب و جوش مردم تو کوچه و خیابان و بازار،
عطر خاص حال و هوای عید،
طپش قلب لحظه تحویل سال ،
لحظه ی رضایت از اینکه هنوزم عزیزانمون کنارمون هستن و دوباره این حال و هوا رو با هم داریم تجربه میکنیم ،
لحظه دیدن شکوفه های سفید و صورتی درختان،
لحظه با غمزه بیرون زدن بنفشه ها از لای خاک،
لحظه ی ذوقمرگ شدن کودکان به وقت گرفتن عیدی….
باور کنید زندگی همیناست،
اینکه کنجکاو باشیم به تجربه تک تک اتفاقاتی که به وقوع می پیونده ،
اینکه خوشامد بگیم به همه احساساتی که در ما قل قل میزنه،
اینکه به تک تک دروازه های گیرنده حواس مون آگاه باشیم …
این دم عیدی ذهن آگاه زندگی کنیم ،
اجازه بدیم به خودمان که تجربه کنه همه چیزی که در بیرون و درونش جریان داره.
غنی بشیم از لذت و شعف ،بسان کودکی کنجکاو.
امتحان کنید …

#یادداشت_دکتر_فاطمه_قلی‌پور

به وقت چهارشنبه سوری ۱۳۹۶
rahayesh_ir@